صاحبدلان

صاحبدلان

فرهنگی . اجتماعی . ادبی

م . توحیدی
م . توحیدی

به وبلاگ من خوش آمدید http://mata.lxb.ir
mata.1952@yahoo.com


تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان صاحبدلان و آدرس mata.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

صاحبدلان

زندگی سلام

گلشن چت

مطالب اخير

داریوش شاه

اصول کلی مکتب فکر دکتر شریعتی

عاشق زندگی

روز و روزگارتان خوش باد

دوست یا برادر

دشمننی روسیه با ایران

ما نابیناییم!

برگی از تقویم تاریخ

فقه آسان

قدیما

افراد منفی

سخن گفتن با خدا

آداب شریعت

نام خانوادگی

نگفتمت مرو آنجا

همه ما شریک جرم هستیم

بهترین ها

اگر برای ....

سلام صبح بخیر

ایام گل و یاسمن و عید صیام

سلام عید فطر

شب آمرزش و غفران

خوش بینی و فعالیت های اجتماعی

روزتون بخیر

قبله ی آمال

عجب و تکبر

گناه و گناهکار

یک نامه دوستانه برای بانوی من

انسانهای نیکوکار

هر چیز و هر کار در زمان خودش باید انجام شود

آتش به اختیار

دوست خوب من سلام

آنانکه نمی اندیشند.

مذهب چیست؟

ماه کنعانی من

فاصله تولد تا مرگ

حجاب

عزت نفس داشته باش

شیخ و شیطان

متفاوت باش

نويسندگان

م . توحیدی

پیوند های روزانه

حمل خرده بار از چین

حمل و سفارش از چین به ایران

فروش جلو پنجره لیفان

پرده اسکرین

کاشی سنتی

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





حرف د

• حرف د
• دارندگی و برازندگی : ثروتمندان ، در خور شأن خویش زندگی می کنند .
• دایه مهربانتر از مادر : آن که بیش از حد و نابجا محبت می کند .
• درِ باغ سبز نشان دادن : با وعده و وعید ، فریب دادن .
• در پوست نگنجیدن : از رسیدن به آرزویی بسیار شاد بودن .
• در خانه اگر کس است یک حرف بس است : شنونده اگر عاقل باشد ، اشارتی کافی است .
• درِ خانه ات را ببند ، همسایه ات را دزد نکن : مالت را حفظ کن تا گمان دزدی به کس نبری .
• در دروازه را می توان بست ، دهن مردم را نمی توان بست : بهانه به دست خلق نباید داد ، چون مردم از غیبت و سخن چینی پروا ندارند .
• درد کوه را آب می کند : لاغری در بیماری ، شگفت انگیز نیست .
• درزی (خیاط) در کوزه افتاد : مردی درزی ، بر دروازه ی شهر دکان داشت و کوزه ای به دیوار آویخته بود ؛ هر وقت جنازه ای را از شهر بیرون می بردند ، وی سنگی در کوزه می انداخت و هر ماه سنگ ها را می شمرد . بعد از مدتی درزی خود از دنیا رفت . مردی به سراغ او آمد و دکانش را بسته یافت . از همسایه پرسید درزی کجاست ؟ همسایه گفت « درزی در کوزه افتاد » .
• در کار خیر ، حاجت هیچ استخاره نیست : در انجام کار خیر ، تردید نباید کرد .
• در مثل ، مناقشه نیست : در مثلی که آوردم مقصودم شما نبودید .
• دروغ گو کم حافظه است : دروغ گو ، خود ، خویش را رسوا می کند .
• در هفت آسمان یک ستاره ندارد : بسیار درویش و تهیدست است .
• در ، همیشه به یک پاشنه نمی گردد : اوضاع ، همیشه این طور نخواهد بود .
• دست از جان شستن : برای رسیدن به مقصود ، تن به مرگ دادن .
• دست بالای دست بسیار است : بر زیردستان ، ستم روا نیست . قدرتمند تر از شما هم هست .
• دست به دامن کسی شدن : به کسی پناه بردن .
• دست به دست کردن : تعلل و تسامح کردن .
• دست به دهن : بی چیز و نیازمند .
• دست به سرش کرد : با ارجاع کاری او را از سر خود باز کرد .
• دست به عصا راه رفتن : احتیاط کردن .
• دستِ پیش را گرفته است : با آن کخ خود ستمگر است ، حریف مظلوم و ستم دیده را ، جفا کار می خواند .
• دست راستش زیر سر شما باشد : امید است که شما هم به این خوشبختی برسید .
• دست رد به سینه کسی زدن : خواهش و التماس کسی را نپذیرفتن .
• دستش به پشتش نمی رسد : وقتی داخل خانه می شود ، در را نمی بندد .
• دستش به دهنش می رسد : آن قدر استطاعت مالی دارد که نیازمند دیگران نباشد .
• دستِ شکسته وبال گردن : از تحمل بدخلقی خویشاوندان و دستگیری بستگان تهیدست و
بی چیز ، چاره ای نیست .
• دستم بی نمک است : به هر که نیکی می کنم ، در حق من بدی می کند .
• دسته گل به آب دادن : مرتکب کاری ناسزاوار شدن .
• دستی از دور بر آتش داری : از رنج و سختی کار ، کاملا آگاه نیستی .
• دستی که نمی شود برید ، باید بوسید : وقتی بر حریف غلبه نمی توان کرد ، باید تسلیم شد .
• دل به دریا زدن : با وجود خطر و بیم هلاک ، بر کاری مصمم شدن .
• دل به دل راه دارد : دوستی و محبت ، پیوسته دو سویه است .
• دل دادن و قلوه گرفتن : شیفته وار و مشتاقانه با یکدیگر سخن گفتن .
• دل دل کردن : مردد بودن .
• دمش را روی کولش گذاشت : نا امید و شکست خورده ، برگشت .
• دم ، غنیمت است : فرصت را از دست نباید داد .
• دندان تیز کردن : به چیزی طمع بستن .
• دندان گرد بودن : بر کالاهای خود نرخ گران گذاشتن .
• دندانی که درد می کند باید کشید : زن یا دوست بد را باید ترک گفت .
• دنیا دو روز است : از خوشی های دنیا باید بهره برد
• دنیا محل گذر است : باید بدی کنندگان و دشمنان را بخشود .
• دنیا هزار رو دارد : پیش آمدها را باید در نظر گرفت و احتیاط را از دست نداد .
• دو پا داشت ، دو پا هم قرض کرد : به تندی گریخت .
• دو پا در یک کفش کردن : سماجت و پافشاری کردن .
• دود از سر بلند شدن : بسیار و متعجب و متحیر شدن .
• دود از چراغ خوردن : برای تحصیل دانش ، رنج فراوان بردن .
• دودش به چشم خودت می رود : کیفر این کار زشت را خودت خواهی دید .
• دوری و دوستی : رفت و آمدِ زیاد از حد ، به کدورت و دل آزردگی می انجامد .
• دوست آن باشد که گیرد دست دوست ، در پریشان حالی و درماندگی : دوست خوب هنگام سختی و درماندگی همراه آدمی است .
• دوستیِ خاله خرسه : محبت جاهلانه که بر ضرر محبوب منجر شود .
• دو قرت و نیمش باقی است : با وجود این همه محبت و لطف ، باز هم ناسپاسی می کند .
• ده مَرده حلاج است : بسیار زیرک و کاری است .
• دهنش آستر دارد : غذاهای بسیار گرم را به آسانی می خورد .
• دهنش بوی شیر می دهد : هنوز خلق و خوی بچگانه اش باقی است ؛ بچه است .
• دهنش چاک و بست ندارد : راز نکهدار نیست ؛ بی جهت دشنام و ناسزا می گوید .
• دیگی به دیگ می گوید رویت سیاه : خود او صاحب همان عیب است که در دیگران می جوید.
• دیگران کاشتند ، ما خوردیم ؛ ما می کاریم تا دیگران بخورند : آسایش فعلی ما حاصل رنج
گذشتگان است و بالطبع راحتِ آیندگان ، منوط به سعی و خدمت ماست .
• دیوار حاشا بلند است : انکار کردن سهل است .
• دیوار موش دارد ؛ موش هم گوش دارد : گفتن اسرار با آواز بلند ، نشان از بی خردی است .
• دیواری از دیوار ما کوتاه تر ندیده : ما را از همه ضعیف تر دیده ، از این رو به ما ستم روا می دارد .
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

یک شنبه 18 دی 1401برچسب:,

|